Sunday, April 29, 2012

قاب رویا

بیا امشب کمی متفاوت باشیم.
این بار لیوان چایت را تا آخر بنوش
برایم کتاب بخوان
کمی هم با من حرف بزن.
امشب
از قاب رویای من بیرون بیا.




سعید شجاعی

آسمانی بارانی

می خواهم با تو
تا ابتدای ابدیت کوچ کنم.
یک آسمان باران
چشم انتظار قدم های ماست.


سعید شجاعی

Tuesday, April 24, 2012

کمی نزدیک تر

سر بسته می گویم.
بهانه ای پیدا کن
برای در آغوش گرفتنم.
این دلتنگی مرا زنده زنده می بلعد.


سعید شجاعی

Monday, April 23, 2012

دلباخته

چه قدر مهیج بود
رسم دلبرانه ی تو.
حتی یادم نیست
که با کدام حرکتت
دلباخته شدم.


سعید شجاعی

Sunday, April 22, 2012

تو ، درد

حالم خوش نیست.
با تمام تفکرم درد میکشم
و همه " تو " را به من تجویز میکنند.
 بی " تو "
عاشقانه هایم
" تو " ندارد.
درد دارند
درد.


سعید شجاعی

اقیانوسی به نام تو

نه من تایتانیک بودم
نه تو کوه یخ.
ولی نمی دانم چرا
همین که به تو برخوردم
غرق در رویای تو شدم.

سعید شجاعی

Friday, April 20, 2012

این دو زن

من از مادرم متولد شدم
و از تو زندگی گرفته ام.
منصفانه است که بگویم
بهشت در همین حوالیست.


سعید شجاعی

Thursday, April 19, 2012

یک دل سیر

بیا نزدیک تر کنارم بنشین
می خواهم یک دل سیر نگاهت کنم.
بگذار تمام غذا ها ته بگیرند.



سعید شجاعی

موضوعی مهم

بیا خیلی جدی
راجب این حرف بزنیم که
چگونه می شود
دنیا را به شوخی گرفت.


سعید شجاعی

Tuesday, April 17, 2012

مترسک ها

من اینجا
با آغوشی باز
پا در ِگل.
تو رو به رویم
با آغوشی باز
پا در ِگل.
این شالیزار ها
با اشک های ما سرسبز می شوند.


سعید شجاعی

نیستی که ببینی

چه خوب
نیستی که ببینی
غم نبودنت
با من چه میکند.
نیستی که بدانی
مردی دلتنگ
دیدن ندارد.


سعید شجاعی

Monday, April 16, 2012

خوشبختی

خوشبختی که شاخ و دم ندارد.
همین که هستی
همین که دوستم داری
همین که می مانی
یعنی من خوشبختم.


سعید شجاعی

Wednesday, April 11, 2012

معجزه ایی بی پایان

گلویم درد گرفته است
از تمام دوستت دارم هایی
که به زبان نیاوردم.
اندکی هم مقابلم بنشین.
من به معجزه ی چشم های تو ایمان دارم.



سعید شجاعی

Friday, April 6, 2012

تخت انفرادی

تمام تنم درد میکند 
ازهم آغوشی های انفرادی.
دست خودم نیست
خواب بی آغوش تو
با تنم غریبگی می کند.


سعید شجاعی

یک آغوش ساده

بانو
بی هوده آغوشم را وجب مزن.
این مرد دل پر دردی دارد.
شاید نمی دانی که
تنها در آغوش تو
فرو نمی پاشد از هم.


سعید شجاعی

Wednesday, April 4, 2012

باغ های معلق

قسم می خورم
قاره ای کشف نشده
در عمق چشمان تو وجود دارد.
جایی که تمام سیب هایش معلق اند
و نیوتن هایش زمین می خورند.


سعید شجاعی

کما

قصه ها عوض شده اند.
این بار تو با بوسه ای به نجات من بیا.
کمای نبودنت
 دست از سر لحظه هایم بر نمی دارد.


سعید شجاعی