Thursday, July 31, 2014

روزمره

باید حول و حوش تو باشم، 
رفتار تو 
تماشایی ترین 
اتفاق روزمره ی من است. 

سعید شجاعی 


نه ، پنج ، نودوسه


Tuesday, July 29, 2014

مطلوب

عشق رفتار عجیبی دارد،
چنان مطلوب در آغوشت می کشد
که انگار پیش از این
هیچگاه نوازش نشده ای.


سعید شجاعی

هفت ، پنج ، نودوسه

Friday, July 25, 2014

بعید

همه آرزو دارند
من تو را،
و از میان این نداشته ها
تو بعید به نظر می آیی.


سعید شجاعی

سه ، پنج ، نودوسه 

Thursday, July 24, 2014

پدر و مادر

نمی دانستم آرزوهای کودکی
برآورده می شوند،
کاش به جای بزرگ شدن
آرزو می کردم
که دیگر پدر و مادرم پیر نشوند.

سعید شجاعی


دو ، پنج ، نودوسه

Wednesday, July 23, 2014

پیله

مرا یاد مرگ نیاندازید، 
من از سر زمینی آمده ام 
که مرگ هر روز 
زیر گوشهایم فریاد می شد، 
از گذشته ام یاد نکنید 
اتفاقات بدی را پشت سر گذاشته ام، 
من به اندازه ی یک زندگی 
کابوس دیده ام 
و از هر اتفاقی می ترسم، 
من از دلشوره های مداوم خسته ام 
بگذارید در بی خبر ترین نقطه ی دنج جهان 
پیله ام را بنا کنم، 
شاید روزی نشان تان دادم 
که با زخم های بسیار هم می توان پروانه شد، 
می شود پرواز کرد. 


سعید شجاعی 

یک ، پنج ، نودوسه  



رسم

به چشم نمی آید
کسی که از تو 
چشم بر نمی دارد.


سعید شجاعی

یک ، پنج، نودوسه 

Tuesday, July 22, 2014

رسانا

آب رسانای خوبی نیست،
من تمام احساسم را با دریا 
در میان گذاشته ام
و تو هنوز نیامدی.  


سعید شجاعی 

سی و یک، چهار، نودوسه 

Monday, July 21, 2014

طعم غم

لعنت به تمام کافه ها
که هنوز نتوانستند 
تو را رو به روی من بنشانند. 


سعید شجاعی 

سی ، چهار ، نودوسه 

Sunday, July 20, 2014

مرز

هیچگاه آدم وطن پرستی نبودم،
شبانه خاورمیانه  را
به قصد آغوشت ترک خواهم کرد.


سعید شجاعی

بیست و نه ، چهار، نودوسه




Saturday, July 19, 2014

استجابت

چه عطر خوبی گرفته اند 
گلهای چادرت، 
انگار لبانت 
مستجاب کرده است 
دعاهای مرا. 

سعید شجاعی 

بیست و هشت ، چهار، نودوسه 

Thursday, July 17, 2014

دوست داشتنی

آنگونه دوستم بدار
که دوست دارم
دوست داشته شوم.

سعید شجاعی

بیست و شش، چهار، نودوسه

Wednesday, July 16, 2014

دلواپس

با من حرف بزن 
از شمار کسانی که دوستت دارند 
هیچ کس به اندازه من 
دلواپس ِ آرامش تو نیست. 


سعید شجاعی 

بیست و پنج ، چهار ، نودوسه 

Tuesday, July 15, 2014

دلبندک

بخند کودکم، 
من در این زندگی 
بسیار گریسته ام، 
تو در این قصه 
لبخند باش. 


سعید شجاعی 

بیست و چهار ، چهار ، نودوسه 

Monday, July 14, 2014

دستبند

به خیابان ها بگویید 
پاییز امسال هم عاشقانه نخواهد بود،
دست و پای رویاهای ما را 
سفت و سخت بسته اند. 

سعید شجاعی 
بیست و سه ، چهار ، نودوسه 

Sunday, July 13, 2014

راه حل

حالا که همه پای میز مذاکره اند،
بگویید دلتنگی را نیز
از راه دیپلماتیک حل کنند.


سعید شجاعی

بیست و دو ، چهار ، نودوسه



Saturday, July 12, 2014

جنگجو

تو با من صلح طلب چه کرده ای
که اینچنین به خون
دوست دارانت تشنه ام؟

سعید شجاعی

بیست و یک ، چهار، نودوسه 

Friday, July 11, 2014

کاشف

جمعه ها کاشف شوم
و لحظه به لحظه
به تو پی می برم.

سعید شجاعی

بیست ، چهار ، نودوسه


دسته بندی

زن ها دو دسته اند،
یک بخش تویی که نیستی
و  بخش دیگر آن
برایم مهم نیست.


سعید شجاعی

بیست ، چهار ، نودوسه

Thursday, July 10, 2014

شعر ناتمام

حال این شعر خوش نیست،
می خواست عاشقانه باشد
تو نبودی و پر از دلتنگی شد.


سعید شجاعی

نوزده ، چهار، نودوسه 

Wednesday, July 9, 2014

پوسندگی

عمری به دلتنگی گذشت
تا دریابم که انسان
موجودی فلزی است،  
هر چه بیشتر بگرید  
زودتر می پوسد. 

سعید شجاعی

هیجده ، چهار، نودوسه

Tuesday, July 8, 2014

طلبکار

به خوشبختی دعایم کردند
و دنیا تو را به من
بدهکار شد.

سعید شجاعی

هفده ، چهار ، نودوسه 

Monday, July 7, 2014

عجیب

انسان ها عادت های عجیبی دارند،
در بهترین قسمت شب به خواب می روند
در لذت بخش ترین قسمت خواب بیدار می شوند
و در زیبا ترین قسمت روز دلتنگ می شوند،
انسان ها عادت های عجیبی دارند
اما وای به حال روزی
که بدانند دوست شان داری.


سعید شجاعی

شانزده ، چهار ، نودوسه

Sunday, July 6, 2014

باریکه راه

آنچنان زیبایی
که دوست دارم با تو
کارم به جاهای باریک بکشد.

سعید شجاعی

پانزده، چهار، نودوسه

Saturday, July 5, 2014

بی شعــ وــــر

دیگر از تو شعر نمی گویم، 
مردم شهر طوری نگاهت می کنند
که انگار
تمام عاشقانه های مرا از بر اند.

سعید شجاعی

چهارده ، چهار، نودوسه 

Friday, July 4, 2014

تقویم هجری

سفر سرآغاز تاریک ِ تاریخ است 
و هنوز در تقویم هجری ما 
رفتن ادامه دارد. 


سعید شجاعی 

سیزده ، چهار ، نودوسه 

نا عاشقانه

دیگر از تو خبری نیست،
و شعرهای عاشقانه ام
با این حقیقت کنار آمده اند.


سعید شجاعی

سیزده، چهار، نودوسه 

Wednesday, July 2, 2014

سیل بند

در تابستان
آب را سهیمه بندی نکنید،
ما از دردهای پاییزی خود
 به قدر کفایت 
بغض برای باریدن داریم.


سعید شجاعی

یازده ، سه ، نودوسه 

آرزوها

چه مغموم اند رویاهایی
که بی سرانجام،
در ذهن خسته ی ما
پیر می شوند.

سعید شجاعی


یازده ، چهار، نودوسه