Thursday, May 31, 2012

تعادلی مشهود

قانون بقا
در لبخند تو محفوظ است.
با چشم های غیر مسلح می توان
انعکاس سقوط کهکشان ها را
در اشک هایت رصد کرد.
دنیا با چشم های تو
نسبتی مشهود دارد.


سعید شجاعی

صدایت

صدای قدم هایت به کنار
صدای خنده هایت به کنار
صدای خودت هم به کنار
صدای تلفنم
وقتی تو زنگ میزنی.
دلچسب ترین صدای دنیاست.


سعید شجاعی


Wednesday, May 30, 2012

شب های بی رحم

هر شب با تو حرف میزنم.
 تو سکوت میکنی
تا اتانل در رگ های من ته نشین شود.
بعد
بی آن که حتی باشی
به رخم میکشانی نبودنت را.
حالا من هم سکوت کرده ام.



سعید شجاعی

فقط دلتنگی

چه خیال خامی بود.
یک ارتش از والیوم هم
حریف رویای تو نشد.


سعید شجاعی

روزهای بی تو

مرا به تختت ببند
تا ترک کنم.
تو را که نتوانستم
لااقل دنیا را ترک کنم.


سعید شجاعی

Monday, May 28, 2012

مسافر

دل به جاده زد
مردی که
جایی برای ماندن نداشت.


سعید شجاعی

Monday, May 21, 2012

دروغ بزرگ

گالیله اشتباه می کرد.
زمین گرد نیست.
اگر بود من از هر راهی که می رفتم
باید به تو می رسیدم.



سعید شجاعی

پوچی

دوام نمی آورم.
من زیر نگاه سنگین عاشقانه هایم دوام نمی آورم.
آنها هم مثل من
بی "تو"
به پوچی رسیدند.


سعید شجاعی

بیستون

بیستونی برایت می سازم
پشت کوه های بلند
و در آستانه اش به استقبال می نشینم.
شاید تو با شراب از اینجا گذر کنی
و من مست چشم های تو شوم.


سعید شجاعی

Saturday, May 19, 2012

خاطره بازی

تکه تکه خاطرهایم را جمع میکنم
تا خاطره ای تازه با تو بسازم.
ما دچار بحران خاطرات شدیم
که خاطره های رنگی
به خاطر مان نمی ماند.


سعید شجاعی

Tuesday, May 15, 2012

عهدنامه

بیا معاهده ای بنویسیم
قرارداد امضا کنیم.
من به فردا اعتماد ندارم.
بیا سند بزنیم
ثانیه های امروز را.


سعید شجاعی

Sunday, May 13, 2012

کلیشه

دنیا
با اتفاقات کلیشه ایی که دارد
حرف های کلیشه ایی می طلبد.
یکی خداحافظ می گوید
و دیگری خلاصه می شود 
در سه نقطه ...


سعید شجاعی

Saturday, May 12, 2012

وقتی تو غمگینی

چارلی چاپلین می شوم برات.
با عصا صد بار زمین میخورم
اما از اندوه نگاه تو
بیشتر درد می کشم.
بخند دلبرکم
تمام زندگی ام کبود شده است.


سعید شجاعی

زبان سکوت

هنوز کلمه ای برای توصیف
آمدنت
دیدنت
و
رفتنت نیافتم.
من به زبان سکوت نگاه می کردم.


سعید شجاعی

نبرد نا برابر

چه بی رحمانه
لباس سفید به تن کردی.
پرچم سرخ دلم را
 زمین می گذارم
من تسلیم شده ام.

سعید شجاعی

Friday, May 11, 2012

چشمان بسته

حتی با چشمان بسته هم
به تو فکر میکنم
و لبخند میزنم.


سعید شجاعی

Thursday, May 10, 2012

طعم زندگی

به زلف های تو گره خورده
رشته های افکارم.
طعم تو گرفته است
زندگی ام.
من سراپا عاشق شدم.


سعید شجاعی

Tuesday, May 8, 2012

بوسه در ایستگاه مترو

آخرین بوسه در ایستگاه مترو
یادت هست؟
حالا
من بی تو
چه گونه با ایستگاهای مترو کنار بیایم؟
به من بگو
چه بهانه ایی جور کنم برای تنهایی سنگینم
که هیچ قطاری آن را نمی برد؟


سعید شجاعی