Friday, September 7, 2012

هنوز و همیشه

هنوز هم خنده های تو
شالوده ی شب است
و خورشید در غمِ نگاه ات
غروب می کند.
هنوز هم باران
به استخاره ی نام کوچک ات می بارد.
اینجا همه ی هنوز های من
با تو همیشه می شوند. 



سعید شجاعی 

No comments:

Post a Comment