Wednesday, November 21, 2012

به اندازه ی یک بغض

مردی غم هایش را در دست می فشرد 
و سیگارش را روشن می کرد. 
زنی اشک هایش را دود کرد 
و سیگارش را خاموش. 
دنیا آماده ی 
شکستن هیچ  بغضی نبود. 



سعید شجاعی 

No comments:

Post a Comment