این روزها زمین
از حجم دلتنگی ام خسته است
و من با کفش هایی که دیگر سر به راه نیستند
روی دست هایم مانده ام
در جایی که هیچ شبی
به من ستاره قرض نمی دهد،
آهای آدم ها
چیزی برای دیدن وجود ندارد
این یک قصه ی خصوصی است.
سعید شجاعی
از حجم دلتنگی ام خسته است
و من با کفش هایی که دیگر سر به راه نیستند
روی دست هایم مانده ام
در جایی که هیچ شبی
به من ستاره قرض نمی دهد،
آهای آدم ها
چیزی برای دیدن وجود ندارد
این یک قصه ی خصوصی است.
سعید شجاعی
No comments:
Post a Comment