مرا احاطه کن،
مهم نیست که چقدر دور
و در کجای قصه ایستاده ایم،
مرا احاطه کن
همچون مه غلیظی
که تن خسته ی جنگل را در آغوش می گیرد،
شاید این بغض، باران شد.
سعید شجاعی
یک،هفت،نودوشش
مهم نیست که چقدر دور
و در کجای قصه ایستاده ایم،
مرا احاطه کن
همچون مه غلیظی
که تن خسته ی جنگل را در آغوش می گیرد،
شاید این بغض، باران شد.
سعید شجاعی
یک،هفت،نودوشش
No comments:
Post a Comment